نشر فرهنگ ایلیا در سال 1382 تأسیس شده است و تاکنون در حوزههای تاریخ، فرهنگ، ادبیات (شعر و داستان) و به ویژه در حوزۀ گیلان شناسی، بیش از 900 عنوان کتاب وارد بازار نشر کرده است. این انتشارات در سال 1394 به عنوان ناشر برگزیده کشور معرفی شد.
رشت ـ میدان فرهنگ ـ خیابان آزادگان ـ خیابان حاتم ـ شماره 49 ـ نشرفرهنگ ایلیا کدپستی: 13555 ـ 41848
013 33344732 - 33344733
nashreilia@yahoo.com
nashre.farhange.ilia
NFilia
پلکهایم درد دارد برای بسته شدن حالا گم کن سرت را میانِ داغهایی که میآیند و نمیروند و آمادهی شکستنَست حسی به قدرِ یک نقطه در تاریکی که میرقصد در گمگشتیاش.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
حیآهو | ادبیات - شعر | منا بیارس (م. ب. آهو) | 76 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
1 ـ 796 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
908 | موجود است | 70000 تومان |
صبح زود رسیدیم به میدانگاه مقابل زندان قصر. صفیه گفت: روزی که زندانیای سیاسی رو آزاد کردیم، من اینجا بودم. پلکش از نگرانی میپرید. جلوی زندان شلوغ بود. اغلب خانمها با چادر سیاه و لباس مشکی از هم قابل تشخیص نبودند. زنها در هم وول میزدند. هرکس چیزی میگفت. صدای فینفین و گریه میآمد. گاهی یکی زیرلب به دیگری اشاره میکرد و میگفت: زن تیمسار فلانیه... دیدن زنهای شیک و آلامد دیروز که حالا مچاله و درهم کوفته گریه میکردند، حس غریبی داشت. انگار دستی آمده و آدمهای دوردست و همان خانمشیکهایی که از قنادی فرانسه شیرینی صورتی میخریدند و وجود پر از عطر و پودرشان من را مضطرب میکرد پایین کشیده بود.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
جنگلِ جان | ادبیات - داستان | فیروزه گلسرخی | 125 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
0 ـ 793 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
899 | موجود است | 95000 تومان |
میرحشمتالله : اگه از من بپرسی میگم که شماها یعنی تو و اون عاشق دلدادهی فراریت، دارین تاوان نادونی وحماقت تونو میدین. آدم عاقل نون میخوره نادون، بادمجون. وگرنه این نبود حال و روزتون. دارم میبینم حکایت زندگیتو گوهر… قربون برم طایفه یزید رو. کدوم آدم منصفی سرکسی که خاطر شو بخواد همچین بلایی میآره، هر کی دنبال جغد رفت به بیغوله رسید. گوهر: این حرفها رو به کسی بگو که پیشونی نوشتش زرشک نباشه.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
گوهر | ادبیات - نمایشنامه | مهرداد هنرمند | 98 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
0 ـ 777 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
848 | موجود است | 50000 تومان |
چشم بد دور که این لحظه دو شیر از بلد بیشه زِ گردان دلیران، چو گویی همان رستم دستان، در این وادی برقصند، بسا شیر و پلنگند به لطف صمد قادر وهاب، دو تن دل زده در آب، چُسان حور و پریان، فرو کوفته و حاذق و دانا و توانا، چُنان مرشد و استاد در آن فن کمر و چرخش میدان زِ آن زُلف پریشان پر از ناز و قِر و عشوه و نازند و بتازند چنان چرخش کیهان و سپس چند تکانی و تکانهای چُنانی و که من دانم و دانی که میجنبد و میجنبد و هِی جنبش و جنبان و بریزد شرف و عافیت و زُهد و عبادت ز سرِ مومن و عارف، چو ببیند چنین عشوه و نازی بدینسان، پُر و فَت و فراوان.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
رویای طربناک چلهی تابستان | ادبیات - نمایشنامه | مهرداد هنرمند | 95 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
7 ـ 778 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
849 | موجود است | 50000 تومان |
بدون شک بخش اعظم ادبیات فارسی از چاشنی عرفان برخوردار است و همین مباحث معرفتی اگر در نوشتهها و سرودههای نویسندگان و شعرای ما نبود شاید از ادبیات ایران نامی باقی نمیماند و آنچه که آوازۀ ادبیات فارسی را عالمگیر کرده است؛ همین چاشنی عرفان در اشعار شاعرانی چون سنایی، عطار، مولوی، عراقی، حافظ و... گویندگان دیگر است. کتاب حاضر سعی در بیان نمونهای از آن تمثیلات عدهای از عرفا را داشته است تا با رمزگشایی آنها، البته با دیدگاه شخصی که حاصل مطالعات سالیان متمادی است، بتواند حلاوت و لذت آنها را به کام خواننده بچشاند و راه را برای بهرهمندی بیشتر خوانندگان، بخصوص دانشجویان فراهم نماید.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
تمثیل در زبان عرفا | ادبیات - درباره ادبیات | عطاالله پورحاجی لنگرودی | 196 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
3 ـ 776 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
893 | موجود است | 70000 تومان |
به پهنای کلمه رسیدم خوابم برد راوی مرا به دوزخ اشباح سپرد دیدم که برگ درخت و سرما هیچ اعتنا به آتش نداشتند تنها عقربی که از رگهای من بالا رفته بود دست مرا گرفت و از بند صراط عبورم داد ...
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
طول و عرض خمیازه کژدم | ادبیات - شعر | غلامرضا بلگوری | 73 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
0 ـ 780 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
891 | موجود است | 50000 تومان |
موضوع در حقیقت این بود که من نمیتوانستم جلب نظر کنم. او این دنیا را خوب میشناخت و راه جلب نظر را خوب یاد گرفته بود. صدایش را بالا و پایین میکرد. دستهایش را تکان میداد و با حرکات دیوانهوار حضار را شیفتهی خودش میکرد. آیا میدانست داستانش آن چیزی نیست که او میپندارد. یعنی نمیداند در دنیای امروز خیلی چیزها تغییر کرده و او هم یکی از رجزدگان شده است.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
رجزدگان | ادبیات - داستان | مجید دانشآراسته | 81 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
8 ـ 771 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
896 | موجود است | 50000 تومان |
افراشتۀ روزنامهنگار و مبارز سياسی، افراشتۀ شاعر و افراشتۀ داستاننويس؟ از هر زاويه كه به زندگی و آثار محمدعلی افراشته (1338ـ 1287) بنگريم به لحاظ محتوايی، مردمان، حاكمان و ارتباط متناقض آنان را میبينيم؛ و به لحاظ شكلی، روايت جذاب و شيرين، طنز ريزبينانه و صريح و چخوفی، تيپها و شخصيتهايی متفاوت اما ملموس، و سوژههايی رندانه و پُر نيش و نوش او را. كتاب حاضر دربرگیرندۀ تمامی داستانهای محمدعلی افراشته است كه برآيند يك عمر نوشتن اوست. در این آثار، هم شعارگرايیِ دوران جوانی او پیداست و هم زلالی و شفافيت سوژهها و پردازش شخصيتهايش در آثاری که در غربت نوشت و در کشور بلغارستان و به زبانی بیگانه منتشر کرد؛ آثاری که در آنها دیگر شعار نمیدهد بلکه نشان میدهد. مرگ نابههنگام افراشته در مهاجرت، آثار او را تا حدود زیادی در محاق فروبرد. جمعآوری و نشر آثار او، ادای دینی است به یکی از بااستعدادترین نویسندگان طنزپرداز معاصر ایران.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
داستانهای افراشته | ادبیات - داستان | محمدعلی افراشته | 267 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
1 ـ 738 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
846 | موجود است | 95000 تومان |
شاخههای خشکیدهی ترس شاخههای تر احساس خرمنی از برگهای چرمی ایمان قلوهسنگهای شکسته و صیقلخورده از بقایای بُتان کُندههای پیر سنّت و نهالهای بیریشهی عصیان جنگلی سرریز از اندوه باران پشت سد تو گیر افتادهاند.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
برایت سیب آوردم | ادبیات - شعر | معصومه (مهرناز) علیزاده شالدهی | 119 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
8 ـ 784 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
892 | موجود است | 70000 تومان |
او مرا فرا خواند و طنابش را به سوی من رها کرد. خود را به سوی او میکشانم و او به فراخواندن نام من ادامه میداد، طناب پاره شد... . سیّارهها و ستارهها تنها سرگرمیاش بودند. خورشید را میچرخاند و با نور آن بازی میکرد. زمانِ عروسکبازی بود، پس به سراغ زمین آمد و با آدمها بازی کرد. یکی را میمیراند و دیگری را قهرمان داستانش میکرد و اگر زیاد با آن سرگرم میشد، زمین میلرزید. در آخر به پرسشها رسیدگی کرد و با زمین خداحافظی کرد. نوبت آن رسیده بود تا سراغ جهانهای تیلهای دیگر برود. ناگهان تیلهای از دستش افتاد و شکست. باید از نو تیلهای میساخت. او مرا فرا خواند و طنابش را به سوی من رها کرد. خود را به سوی او میکشاندم و او به فراخواندن نام من ادامه میداد... طناب پاره شد... .
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
پرواز به خیال با پرشی کوتاه | ادبیات - داستان | ایلیا میرزانژاد موحّد | 80 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
5 ـ 772 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
888 | موجود است | تومان |
در من زندانیست سراسر گلدان ریشه در سقف با ساقهای ترد و گلبرگی که به وقت وزیدن کلمات میافتد آه ای گنجشک رها از آبادی تو تا زندان من بهاران بهار فاصله است.
مورچههای بالدار از حاشیهی تصویر زن میگریزند. زن با سایهی كوچكش، بیآنكه هیچ طرحی از چهرهاش پیدا باشد، همچنان در متن خاكستری کتاب ایستاده است. وقتی فكر میكنم او همیشه آنجا خواهد ایستاد، غمناك میشوم. دلم میخواهد دستهایش را كه زیر لباس بلندش پنهان مانده بگیرم. قدمزنان برویم باغ شقایق، پشت سروهای خمرهای بنشانمش. برگردم و مثل حالا كه قرصها تأثیر خود را میگذارند به خوابهایم بگریزم. در فاصلههای كم و زیادشان بیهوش تاب بخورم و فكر كنم تا آنموقع حتماً مردی خواهد آمد و در یك صبح روز هفتم، پشت سروهای خمرهای، زن را پیدا خواهد كرد.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
صبح روز هفتم | ادبیات - داستان | محمود ساطع | 139 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
0 ـ 764 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
840 | موجود است | 50000 تومان |
بیرون باران میبارد. آدمها با سرِ پایین، زیر باران پیش میروند. همایون میآید، یک دست را سایبان چشم میکند و به جلو خیره میشود؛ به چند متر جلوتر شاید، چند متر آسفالت خیس. به گمانم سی سال میشود که همینها را میبینم. بیرون حتماً هوا سرد است یا لابد باد بین شاخهی درختان میپیچد. شاید هم تمام ساقهها را میجنباند. همان ساقهها که سایهشان روی دیوار روبهرو تکان میخورد.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
آن بیرون خبری نیست | ادبیات - داستان | شراره توانا | 125 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
1 ـ 770 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
838 | موجود نیست | 50000 تومان |
نخستینباری که میم به آینه نگاه کرد ترسید. طبیعی بود، تا آن روز جز ماهیگیران مُرده، هیچ انسان زندهای را مقابل خودش ندیده بود. تمام تصورش از خودش این بود که چیزی شبیه به مرغهای گوشتخوار است با بدنی کشیدهتر شبیه ماهی و پاهایی کوچک مثل لاكپشت. غیر از اینها چه میتوانست باشد؟
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
سرگشتگیهای خانم میم | ادبیات - داستان | ماندانا خاتمی | 91 صفحه |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
5 ـ 769 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1401 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
839 | موجود است | 50000 تومان |
پایان آفتاب، به سوی سیاهی است راهی که با هم آمدهایم، اشتباهی است مگریز از این خرابه، برای رفاه و امن هر گوشهی جهان، قفس و بیپناهی است افسردگی و یأس، جهانگیر میشود اینها، فقط، نه خاصیت این نواحی است اردیبهشت و دوری از آغوش سبزهزار تاوان پاکدامنی و بیگناهی است...
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
میخواستم برای تو آئینگی کنم | ادبیات - شعر | محسن بافکر لیالستانی | 59 |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
6 ـ 759ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1400 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
834 | موجود است | 40000 تومان |
اين واژگان «در رُو»هاى من بودهاند. بىبيش و كم. همين. ادعاى ديگرى نيست: فرار به جلو. به زندگى؛ از راه شعر: پاسخهايى شخصى به مسئلهی وجود: اخذ تصميم ميان مرگ و زندگى. آنگاه كه مىبايد به «هنگام» با شما در ميان مىگذاشتم؛ نشد؛ نتوانستم؛ و... از همين رو مىبايد خود را و خواننده را مجاز بدانم كه اينها را ورقها و فرصت سوختهاىی بدانيم كه در بهترين شكلش بتوانم آرزو كنم اين نوشتهها استحقاق آن را داشته باشند كه «بشنوند» نه اينكه چيزى بگويند. گفتنىها را به بهترين شكل، زندگى گفته است.
در آن سوى اين رودخانه هم كسى تور خالىاش را از آب مىكشد در آن سوى اين آبها هم زمين مىلرزد در آن سوى اين كوهها هم كسى با سنگها سخن مىگويد در آن سوى اين ديوارها هم كسى ديوار مىكشد در آن سو هم شعر، شاعر را كشته است در آن سو هم... اما در آن سوى اين مرزها هم همين آفتاب در همين آسمان مىچرخد و گاه: مىدرخشد... و روياها يكىست بىپناهى وطن ندارد: دنيا خانهی من است.
در نیمههای شب خوابم نمیبرد. بیخوابیم را به حراج گذاشتهام برای خاموشی چراغها برای فیلمی از جهان تلویزیون به صدای جادویی آهنگی از فرهاد «آورده به بازار و خریداری نی» انگار خریداری در میانه نیست، چقدر خوب بیخوابیم برای خودم جا میماند از برای شعری تازهتر
مــن تــــو مـــــا ضمایری غایب هستیم برای او که حاضر به ادامهی با ما نبود؛ نمانــــد تا بدانیم باد گاهی میآید و میآورد گاهی میرود و میبـــرد...
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
توتهای وحشی | ادبیات - شعر | شایان درویشی | 116 |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
0ـ 748ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1400 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
823 | موجود است | 25000 تومان |
باید همینطور که تو صدایم میکنی شنیده شوم! باید همینطور که تو میروی با خودم برگردم...! از دست من که «دوستت دارم» چه برمیآید؟ از دست من که مثل برگی مسیر افتادنم را انتخاب نمیکنم چه برمیآید...
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
بداهه ماه و دریا | ادبیات - شعر | محمداسماعیل حبیبی | 64 |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
7ـ 752ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1400 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
827 | موجود است | 40000 تومان |
بارت شیفتۀ هوش و استعداد شگفتانگیز برشت بود و کشف برشت نقطۀ عطفی در زیباییشناسیاش بهشمار میرفت. این کشف نگاه و نگرش بارت را نسبت به هنر، بهویژه تئاتر، یکسر متحول ساخت و این تأثیر فرمالیست چهبسا تا واپسین نوشتههای این ناقدِ ظریف و نکتهسنج، در آثاری چون «پارههای سخن عاشقانه» و «اتاق روشن»، همچنان باقی بود.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
تئاتر برتولت برشت | ترجمه - نقد ادبی | رولان بارت - ناصر قاسمنژاد | 157 |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
7ـ 749ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1400 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
ناصر قاسمنژاد | 824 | موجود است | 55000 تومان |
سنّتِ در دسترس بودنِ نخستینهای تاریخ و فرهنگ و هنر، متأسفانه در کشورمان مهجور است. این آثار را یا باید در برخی کتابخانهها جست، یا در آرشیو معدودی محققان. دشواریابی این آثار، بسیاری از پژوهشگران، نویسندگان و حتا خوانندگانِ علاقهمند را با سختيهای بسیاری روبهرو میکند. از این رو، بر آن شدیم در مجموعهی میراث مکتوب، برخی از نخستینهای تاریخ و فرهنگ و هنر گیلان را ـ اگر چه بهدشواری ـ بجوییم و به چاپ برسانیم. انتخاب این آثار نه فقط به سبب نخستین بودن آنان است، که ویژگیهای درخور توجه دیگری نیز سبب گزینش این آثار شده است. خان گیلان، به قلم محمدعلي صفاري، نخستین رمانِ منتشرشده از نویسندهای گیلانی است. این اثر افزون بر پیشرو بودن، ویژگیهای مهم دیگری نیز در خود دارد كه بر اهميت آن ميافزايد.
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
خان گیلان | ادبیات - داستان | محمدعلی صفاری | 147 |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
7ـ 017ـ 190 ـ 964 ـ 978 | سوم 1400 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
334 | موجود است | 55000 تومان |
میشود نگاه نکنی؟ میشود همینگونه بمانی و اما نگاه نکنی! مثل سرسبزیِ منجمدِ ایتاکا مثل پیداشُدِ خیابانِ معنای کلمهی محو مثل گفتنِ - از لنز خوشم نمیاد نزن نگفتهای!؟ کسی نبود!؟ ای شبِ محاق.
دربارهی اَنیسه که میخواهی حرف بزنی نمیتوانی بگویی به چه چیزهایی باور داشت. زندگی اَنیسه از آن چیزهایی که به آنها باور داشت تشکیل نمیشد، زندگی اَنیسه مجموعهای بود از چیزهایی که به آنها باور نداشت. یکی دیگر از چیزهایی که اَنیسه به آن باور نداشت، نگفتن دروغ بود! او معتقد بود هرزمان که گفتن حقیقت برایت دردسر میشود باید دروغ بگویی و خودت دروغت را باور کنی تا همه آن را بپذیرند، اما شدیداً از دروغهای جزئی بیزار بود. مثلاً از دروغهای رایج در بین پدر و مادرها متنفر بود؛ وقتی بچه بودیم هرگز نمیگفت پارکها بسته است، و برای آنکه مانند دیگران دروغ جزئی نگوید به من میگفت: «هیچ پارکدارِ بیناموسی پارکشو وسط روز نمیبنده، اما ما پارک نمیریم! چون الآن حالش نیست، همین! من شصتونه سالمه!»
نام کتاب | موضوع | پدیدآورندگان | تعداد صفحات |
اما ما اینجاییم | ادبیات - داستان | متین فیروزی | 80 |
شابک | نوبت چاپ | قطع | جلد |
7 ـ 640 ـ 190 ـ 964 ـ 978 | اول 1400 | رقعی | 1 |
ویراستار/مترجم | شماره نشر | موجود | قیمت |
818 | موجود است | 40000 تومان |
© 2018 - All rights recived by Farhangeilia